همیشه دوری...اونموقع دورتری!

 

وقتی اینطوری راجب سفارت و اپلای و پیشرفتت تو زبان آلمانی حرف میزنی و از پشت گوشی برام لبخند میزنی...

تازه میفهمم چقد همه چی واسه رفتنت جدیه...!

مگه میشه از تصور نبودنت بغض نکرد؟...

 

پ.ن : ای شرقی غمگین ، چه سخته بی تو مردن...!

 

 

MasiRika
کمی‌ از «منـ»ی که دوست داشتم باشم...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان