رو ایر هستین،بفرمایین

- برای اینجور وقتا صندوق انتقادات پیشنهادات همایونی تعبیه نشده ،اگه باری تعالی این وبلاگو میخونن ممنون میشیم یک تصمیماتی اتخاذ کنن خلاصه... -

داشتم فکر میکردم خدا یه برنامه لایو بذاره تو تلوزیون،فانتزی درخواستی!

مجریشم یکی از این فرشته های با صبر و حوصله باشه که با دل و جون جواب تلفنارو بده،مثلا این فرشته شونه سمت چپ من،بیکار نشسته طفل معصوم. نه گناهی پیش میاد،نه معصیتی،هیچی! آرزو به دلش مونده یه بار من پامو کج بذارم خودکار و دفتر دستکشو از جیبش در بیاره چارتا کلمه اون تو بنویسه!اونجا مشغول شه حداقل از این ول معطلی در میاد.

برنامشم اینطوری باشه که زنگ بزنیم لایف استایل موردنظرمونو بگیم،خدا اجازه بده یه شبانه روز تو دنیای موازی اونطوری زندگی کنیم،بعدش که ۲۴ساعت تموم شد دیفالت برگردیم به این زندگی نم گرفته و بی هیجان خودمون!

حالا درسته اصولا ما آدما جنبه نداریم چیزای عجیب غریب درخواست میکنیم،ولی خب این همه سال لا اختیار زندگی کردیم،یه روز به اراده خودمون باشیم دنیا از اسکرین سیور در نمیاد،موس که دست ما نیست به هرصورت!

پ.ن: خواهشمندم که اگه کسی رو میخواین و فانتزیتون وصال یار و اینجور چیزاس شماره طرفو بدین‌ به من خودم باهاش حرف میزنم راضیش میکنم تو همین دنیا وصلت سر بگیره،الکی خطوطو اشغال نکنین!شاید یه بدبختی کار واجب داشته باشه،بخواد با جک نیکلسون ۴۰سالهٔ جذاب ملاقات کنه یا مثلا چهارتا واحد معجون شناسی و مبارزه با جادوی سیاه تو‌ هاگوارتز بگذرونه!

خودمو نمیگما البته،من که اصلا میخوام بزنم اون یکی شبکه،برنامه آهنگ درخواستی بگم مریض بدحال داریم برامون شهرام شبپره پخش کنن...

MasiRika
غمی ‌‌
دوست دارم ۲۴ساعت با جودی آبوت زندگی کنم

من وظیفه خطیر نگهداری از جرویس پندلتونو  تو اون ۲۴ ساعت برعهده میگیرم!

علیـ‌ تَرین
اگه چیزایی که توی دنیای موازی به دست میاریم رو میتونیم با خودمون بیاریم به دنیای مزخرف خودمون، یه 24 ساعت با هاگرید برم کوچه دیاگون دیگه هیچی نمیخوام از این دنیا.

ممنونت میشدم اگه برا منم چوب دستی و جارو‌ میخریدی!

هاگریدو واسه خرکشی وسایلات میخواستی؟!:))
ولی خب فانتزی خوبیه،خدا قسمت همه ماگلای این جمع بکنه اننننشالاه!
ولی منو سیریوس بلک‌ همراهی کنه!😇

Maryam mariyana
سلام 
پست بانمکی بود ، خنده به لبام نشست ، خدا صداتو بشنوه ایشاالله 

مرسی مریم جان،چه خوب!:)

امیدوارم!:)))

صخره .
شاید یه مسی خانومی خواست بره دوره ی لیلی & جیمز پاتر 
سپس بزند رل با سیریوس بلک!

+واقعا من کجا میرفتم؟ وسط استپ اپ احتمالا! شت! 

عاشقتم یعنی!دقیقااا! :))

کاش اجازه داشته باشیم چندبار زنگ بزنیم،برآورده شدن یه فانتزی پاسخگوی من نیست!:))

چه بهت میاد میون دنسرا!:)

رویا باف
نماینده ی اختصاصی بار تعالی هستم...
فرمودن که به شما برسونم تلویزیون خیلی واسه شون سطح پایینه، فرزند!

لطفا ماچ منو به باری تعالی برسونین و بهشون بگین تو آسمونم پروژکتور بذارن پخش کنن ما راضی ایم!

مهدی صالح پور
روانی :))

اصن میگن برای کار خیر نیت کن،همه چی خودش درست میشه(البته مطمئن نیستم همچین ضرب المثلی داشته باشیم!)

چقد زود نویسنده ی برنامه جور شد!...حکمت خدا!!:)))

هاتف ..
این قسمتش رو دوست نداشتم که زنگ بزنی و لیلی و مجنون رو برسونی تا خط خلوت شه آرزوی مهمتر دارن . بلاخره هر کسی اندازه خودش برای خودش مهمه دیگه
ولی ایده خوب بود

مطمئنا وصال یار خیلی مسئله ی مهم تریه تا ملاقات من با جک نیکلسون!کلا میخواستم سطح پایین بودن فانتزی خودمو بگم،دیگه اینقدام بیشعور نیستم که!:))

مرسی:)

هاتف ..
این حرفا چیه عزیز . بیشعور چیه . نگو
ممنونم روشنم کردی . به هرحال ته ته ته ته اش فانتزی عه دیگه . نمیشه کاریش هم کرد.
خواهش میشه :)

نه خب خودمم بعد نوشتنش حس کردم شبیه اینایی شدم که صفو دور میزنن میرن جلو میگن من یه دونه ایم نونمو زودتر بده برم!:))

بله متاسفانه!:)

هاتف ..
ارادت :)

ارادت بک،یا یه همچین چیزی!:))

هاتف ..
:)))))))))))
اخ اخ اخ

:))

ف.ع ‏ ‏‏ ‏
دوست داشتم برم به آینده خودم، اون آینده ای که دوست دارم اتفاق بیفته و یه روز توش زندگی کنم :) شاید اصلا خوشم نیومد و از الان مسیرمو عوض کردم! 

خیلی متفکرانه بود!:)

واقعا شاید آینده ای که براش تلاش میکنیم نهایتا اونقدری برامون دلچسب نباشه که الان بخاطرش قید یه سری چیزای دیگه رو بزنیم

یک ناشناس
یحتمل تقاضای یه فنجون قهوه و یه بالش پر قو و دو سه میلیارد پول میکردم

دو سه میلیارد پولو یه روزه میخوای چیکار کنی؟!:دی

+همش یادم میره ناشناس تویی،وبتو‌ میبینم یادم میاد!چرا ناشناس آخه؟!:))

آسـوکـآ آآ
من فکر می کنم حتی خیالم هم از کار افتاده
هیچ ایده ای ندارم واسه 24 ساعت
هیچی!

عزیزم:))فک میکنم حس خوبی داره اینطوری!:)

میشه جاتو بدی من؟!:دی

آسـوکـآ آآ
اتفاقا اصلا خوب نیست کُر
یک عالمه خیال پردازی، آرزو و . . .  رو از دست میدی
و این خیلی وحشتناکه . . .

برمیگرده،شاید به یه جرقه نیاز داره!

یه صحنه ی یه انیمیشن خاص،یا یه آهنگ قدیمی
نگراش نباش خاخوری:*) خیالامون تنهامون نمیذارن:)

!!!!!
خیلی عالی میشه.. مخصوصا اگه چند بار بشه درخواست کرد.. اگه بشه صد در صد میخوام اون 24 ساعت ها  رو فقط بشینم و مطالب نویسنده ی اینجا رو با صدای خودش و از نزدیک بشنوم :)

به چندتا ۲۴نمیکشه کل پستام،نهایتش ۸ساعت!:)آخه پست فاخرم ندارم نیاز به خوندن داشته باشه،چی بگم!:))

من قول میدم اگه ده سال دیگه عمر کرد و اینجا و کسایی باقی مونده بودن که بخوننش هنوز،یه میتینگ بذارم پستامو لایو بخونم!:))

پرهام :
اون فرشته ی شونه ی سمت چپه خیلی خوب بود :D مال من که اوضاعش شبیه این کلاسای معلماییه که تندتند جزوه میگن باید هول هولکی بنویسی. یه بار هم جوهر خودکارش تموم شد، میزد پس کله من که توروخدا یه دیقه گناه نکن من خودکارم رو عوض کنم -_-
نمیدونم چرا هیچچی به ذهنم نمیرسه در زمینه فانتزی. شاید منم برم تو  کتاب هری پاتر، تو آزمون استخدامی دیوانه کنندگان آزکابان شرکت کنم. 

:))))))دفترچه‌شو وردار بنداز سگ بخوره!:))

والا بخدا رو شونه آدم میشینن کمر آدمو خم میکنن یه چیزیم طلبکارن!جای اینکه هوای آدمو داشته باشن همش فکر وجدان کاری و این مزخرفاتشونن!-_-
یه فکر جدی برا تخیل همه باید بکنیم!😶
آزمون استخدامیم داره؟!:)))فک کنم یکی از مراحلش اینطوریه که یه آبمیوه با یه نی بزرگ بدن دست آدم بگن با یه دم باید تموم شه!:/

علیرضا فرخاری
شما بگو دو سه میلیارد برسونن من میدونم باهاشون چیکار کنم :(
- دیگه ناشناس نیستیم ، خوبه ؟ :|

دور نمیبینم روزیو که بعد ۲۴ساعت بیای اینجا بگی حق با تو بود کاش شانسمو نمیسوزوندم!-_-

+یا بنت ابی طالب!چرا یهو انقد پرده از خویشتن کشیدی حالا؟!:))
خیلی غیرمنتظره بود این پکیج رونمایی از خودت،الان‌ انتظار دارم بیام وبلاگت کدملیتم نوشته باشی!:)))

علیرضا فرخاری
ولی خارج از شوخی داشتم به این 24 ساعته فکر میکردم.
اولین چیزی که فانتزی منه اینه که یه دیدار فیس تو فیس با شهریار داشته باشم فرضا !
بعد بهش بگم اون شعر آمدی جانم به قربانت رو خودش بخونه :/
دومین چیزی که دوست دارم اینه که یه دست فوتبال به سبک فوتبالیست ها (دقیقا با همون امکانات) با سوباسا و کاکرو داشته باشم :|
سومین اتنتخابی که دارم اینه که از جودی ابوت خواستگاری کنم قبل اینکه بابا لنگ درازی در کار باشه :|

- جاست فور فان گذاشتم ببینم چی میشه اگه بقیه ببینن ما کی بودیم :| :))))

این همه راه بنده ی خدارو از گور بلند کنی که یه شعر واست بخونه قسی القلب؟!:))

با همون امکانات یعنی تو هوا موندن و اینا دیگه؟!
کاکرو یوگا خیلی جذاب بود اونموقع برام،متاسفانه در انبوه کراشهای سال های بعدم گم شده!دیدیش سلام منم برسون!:|
چقد جودی ابوت طرفدار داره!:))فک کنم برعکسشم برا‌ ما صدق کنه...جرویس پندلتون همیشه محبوب قلب ها بوده!:))

-یه چیکه‌ زوم میکردی ببینیم چه خبره خب!:دی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کمی‌ از «منـ»ی که دوست داشتم باشم...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان