این چیه که آوردی، گندشو در آوردی!

آخرین باری که عضوی از خونواده ی ما از سایتایی غیر از دیجی کالا و بامیلو و از این دست سایتای معتبر خرید اینترنتی انجام داد، تنها خاطره ای تلخ و محو در اذهان باقی مونده... جریانشم برمیگرده به حداقل ۱۰،۱۲ سال پیش که داداشم سفارششو ثبت کرد و شماره حساب فروشنده‌هه رو داد به بابا که پولو به حسابش واریز کنه و بعدشم سالهای سال نشست خیره به در که پست براش پکیج پیراهن و پرچم و ماگ پرسپولیسو بیاره ولی حقیقتا یه نفر نیومد یه کلاه بوقی بذاره کف دستش!

خلاصه که این صحنه ی فراموش نشدنی، که دوربین از رو مردمک لرزون چشمای داداشم حرکت میکنه و آروم به سمت دری که هیچگاه توسط پستچی مُحمّل پکیج پرسپولیس کوبیده نخواهد شد میره، انقدر برامون متأثرکننده بود که دیگه تصمیم گرفتیم هیچوقت از سایتای بی نام‌ونشون چیزی نخریم!

ولی خب نمیدونم چی شد که چندوقت پیش خر مغزمو گاز گرفت و بعد از دیدن کانال یه پیج فروش لباس منقلب شدم و گفتم مانتویی که چشممو گرفته بودو سفارش بدم ازش!خلاصه کلیه مراحل پرداخت و این دست مسائل انجام شد و من نشستم خیره به در که ثابت کنم تاریخ تکرار نخواهد شد.

انتظار من مسلما این بود که مانتو رو بذارن رو رگال، با یه کارت تنک یو فور شاپینگ جینگیل مینگیل دار. یه کاور بکشن روش خوشگل تاش کنن بذارنش تو یه باکس هدیه و پاپیون بپیچن دورش و بفرستنش واسم.

ولی خب... همیشه همونطوری پیش نمیره که ما انتظارشو داریم!

بعد یه هفته پست اومد در خونه... با یه پاکت نامه A3 کاهی!

واش کردم دیدم انگار که همین ده دقیقه پیش مانتو رو از دهن سگ کشیده باشن بیرون بعد مچاله‌ش کرده باشن و چپونده باشنش تو پاکت! نه مارکی نه آرمی هیچی!

تو عکسی که من از روش سفارش دادم جنسش یه چیزی بود در حد پارچه ابریشمی که ویکتوریای سوم سر جاهاز بُرونش تنش کرده بود، ولی مانتویی که دست من بود از پارچه‌ش دستمال سفره‌م نمیشد دوخت حداقل به یه کاری بیاد.

دوختشم اینطوری بود که انگار فروشنده‌هه یه لنگه پا وایساده پیش چرخ خیاطی، گفته اکرم خانوم این پارچه رو یه کوک بزن من برم دیرم شده!

مورد دیگه ای که نیازه ذکر کنم اینه که اگه قدتون از میانگین قدی مملکت پایین‌تره خودتونو با عکس مانکنی که مانتو رو پوشیده مقایسه نکنین، چون در انتها وقتی مانتو دستتون میرسه و تنتون میکنین میبینن که کمربندش رو‌ زانوی پاتون بسته میشه و پشت مانتو مثل دم تمساح هرجایی برین پشت سرتون کشیده میشه!

میخواین اصلا بزنین به دل جامعه و البسه مورد نیازتونو دست بگیرین پرو کنین بعد بخرین... معقول‌ترم هست!..


پ.ن: حس کردم خاک نشسته رو در و دیوار وبلاگ! یه دستی به سر و روی پستا کشیدم، لیست فیلمامو آپدیت کردم با اندکی‌حذف و اضافه، اومدم قالبو عوض کنم که دیگه دلم نیومد!

پ.ن۲: یکم یهویی از دوره مزخرف درس خوندن کشیده شدم بیرون، اینه که هنوز به شرایطم عادت نکردم، همش دلهره‌ی عقب موندن از یه کارایی که نمیدونم چیه رو دارم!


MasiRika
رویا باف
درد خرید اینترنتی ای کشیده ام که مپرس -___-

مشکل اینه که بعد از این تجارب‌م باز آدم سرش به سنگ نمیخوره!:))

00:00 :.
لینک باز نمی شه

سالمه که لینکش😶

http://t.me/Masirik

ابوالفضل ...
منم تا حالا کلی توی ذوقم خورده بابت خریدای اینترنتیم حتی از سایتای معتبر ولی هنوز که هنوزه نتونستم بی خیالش بشم...
با اکانت تلگرام دومیم که کانالام رو اونجا دارم عضو شدم...

سایتای معتبرم حتی توشون شیشه خورده هست، نمیدونم چجوری میشه که با همچین شرایطی یکی(و خودم! ) میره سمت سایتی که حتی معتبرم نیس!😶

مرسی :)

نسیم 🍃
آقا من اعض جوارحم جر خورد انقد خندیدم 😂😂😂😂😂

من بمیرم برا اون اعضا جوارح پاره‌پوره‌ت!❤ :دی

آقاگل ‌‌
از همین دیجیکالای محترم هم من خرید کردم و بعد مثل چی!(چی؟) پشیمون شدم. تنها چیزی که اینترنتی خریدم و خوشحال بودم که تونستم پیداش کنم چند جلد کتاب بوده.

آره یه سری دوستامم میگفتن کفش به قیمت اصلش خریدن و اصل نبوده!

آره واقعا یه سری کتابارو که هیچ‌جایی نیست میشه پیدا کرد بعضی وقتا! من از همین تریبون تشکر میکنم از سایتای کتابفروشی!

الکس وات
از بار طنز ماجرای خرید داداشت تو خانواده ما میشه سال ها تغزیه کرد و خسته نشد :)) 

یعنی دیگه موزیکی آخر پست هات نمیبینیم ؟؟؟ 


چون تو‌خونواده ما هرکسی یه سوژه ای داره که بشه اینطوری روش دست گذاشت و باهاش تیکه انداخت، واسه همین زیاد سر به سر همدیگه نمیذاریم که صدای سوژه های خودمون در نیاد!:))


نه خب همچنان آهنگامو اینجا میذارم، یک چهارم شوق پست گذاشتنم بخاطر آهنگای تهشه!:)

یک دیوانه
منو بکشن هم از کانال و پیجی که نمیشناسمش کامل (فقط چند نفر هست که میشناسم اونم از بچه‌های بلاگرن) به هیچ وجه خرید نمیکنم :| یعنی مطمئنم هیچ وقت اونی که میخوام نمیشه. ولی حتی منو ول کنن هم سیب زمینی و نون رو هم از دیجیکالا میخرم که حیف ندارن :|

+++ کاناللللللللللل *_*

من یه سری امیدواریا به خودم داده بودم که حتما همون که تو عکس بودو برام میفرستن که البته خورد تو پرم!!

دیجی کالام داره یه چیزایی ازش درمیاد، خلاصه کفش‌ آدیداس سفارش دادی کفش تولیدی برادارن غلامعلی‌زاده‌ تحویلت دادن زیاد تعجب نکن!:))

+هنوز جون نداره طفلی نوپاست!:)))

آسـوکـآ آآ
سلام کُر
اتفاقا من از گالری سنجاقک (فک کنم بشناسی،یه برند معروف مانتو ایرانیه) یه مانتو سفارش دادم و چون قبلا از اون برند مانتو داشتم سایزم رو میدونستم. پول رو واریز کردم و گفتن هزینه پستی رو وقتی که تحویل میگیری بده.
بعد از سه روز یه موتوریه اومد و مانتو رو پلاستیک پیچ داد و بیست تومن گرفت و رفت. در صورتی که من کتاب سفارش دادم 3کیلو وزنش بود، هزینه ارسال تا رشت شد 7تومن. پی ام دادم گفتن با تیپاکس فرستادیم، هزینه ش زیاد شد، گفتم خب با پیشتاز اداره پست میفرستادین،گفتن نه سخته یه نفر بره تا اداره پست و محصولات رو بفرسته!:-|
مانتوئه هم به جای سایز 2، سایز 1 بود،رنگش هم فرق داشت:-|
منم انداختمش به خواهرم:-D
خلاصه اینکه لباس و رو اینترنتی نخرین
واقعا ریسکش بالاست...

سخته یه نفر بره تا اداره پست!:)))))

چقد خسته‌ن!:)))
دیده بودم مانتوهای سنجاقکو... فک نمیکردم اونام اینطوری باشن دیگه خیلی اسم و اینا ازشون بود!
باز خوبه که خواهر داری‌ میتونی بهش بندازی هرچی خواستی!:))
من باید تا ابد و یک روزم نگهشون دارم!

مهدی صالح پور
من اغلب توی خرید از سایت های نامعتبر، تلاش میکنم پرداخت در محل داشته باشم یا به هر شکلی، بعد از تحویلِ جنس پولش رو بدم.

قبلتقبلا تعداد این مدل سایتا که پرداب درب منزل داشته باشن خیلی زیاد بود، الان دیگه پیدا کردنشون خیلی سخته!

گیلزاد
فکرکنم من تنها انسان در ایران زمینم که خاطره بد ندارم از خرید اینترنتی اگه چیزی بود دوان دوان رفعش کردن جبران کردن کادو فرستادن چه بسا :)) به زنم به تخته. البته هیچوقت لباس سفارش ندادم
 الانم دارم له له میزنم برا یه مدل گیوه ها ولی میترسم که اونجور که میخوام تو پام نباشه ولی فکر کنم که پس بگیرن هنو تصمیم نگرفتم:))
+فکر کنم باز جزو معدود ادمام که دیجی کالا و بامیلوچیزی نگزفتم یه حالت طلسم میزارن فکر کنم رو بقیه خریدای اینترنتی :))

کادوئم فرستادن؟!؟لیست سایتایی که ازش خرید میکنی رو بده مائم اینقد خون دل نخوریم!:))

منم گیوه خیلی دوس دارم، ولی جدا کفشو اینترنتی گرفتن خیلی سخته، قالبای کفشا همیشه یکی نیس بعد سایزش پس و پیش میشه!!
ازین نظر که سایت پرمراجعه ایه و اکثرا بعد خریدشون میان برای چیزی که خریدن کامنت میذارن و راجب کیفیت و ایناش میگن به نظرم خیلی خوبه! یه چندبار از خرید مزخرف نجات یافتم باهاش!:)

هاتف ..
تاحالا سرم از خرید اینترنتی کلاه نرفته چون همیشه از سایت های معتبر خرید کردم
لباسم حضوری خرید کردم 

فک کنم واسه پسرا خرید لباس اینترنتی راحت تر از دخترا باشه! دیگه درگیر قد و ایناش نمیشن، همه لباسا یه اندازه ایه بالاخره! 

ولی خب بازم نمیشه به جنس و سایز و ایناش مطمئن بود

هاتف ..
من کلا خرید اینترنتی از سایت های معتبر می کنم . چون اعتماد نمیشه کرد
و من نمی دونم چطور بعضی ها این ریسک رو قبول می کنن و از کانال های بی نام و نشون خرید می کنند

شاید چشم اون بعضیارو‌ یه چیز خیلی خاص گرفته بود که نمیتونستن خودشونو در برابر وسوسه خریدنش حفظ کنن!:))

آقای رایمون
منم یبار یه کوله خردیم. وقتی رسید دستم دیدم کوله های بچه دبستانیاست. از این کوچیکآ. اصلا توی عکس اونطور نبود :|

وای:)))))

این دیگه تهش بود!! شما نمونه کامل درس عبرتی برای آیندگان!:)))

a.r rashvanlui


در سریال معلم دهکده؛ نامزد معلم ازش میپرسه شما که قاضی بودید چرا رها کردید و معلم شدید؟
ایشون جواب میدن:
چون وقتی به مراجعینم و مجرمینی که پیش من می آمدند دقیق می شدم 
می دیدم که اونها کسانی هستند که یا آموزش ندیده اند
و یا آموزشی که دیده اند درست نبوده و به خودم گفتم: به جای پرداختن به شاخ و برگ باید به اصلاح ریشه بپردازیم.
و ما چقدر به معلم دانا بیش از قاضی عادل نیازمندیم
برای فرزندانمان قصه هایی بگوییم که بیدار شوند نه قصه هایی که به خواب فرو روند
بیداری وجدان و خرد دلنشین تر از خواب است

بله مچکرم!😶

a.r rashvanlui
خخخخخخخ

:)

صخره .
عزییییییزم طناز و طنزپرداز کی بودی شما عشششق؟:) 
وای مسی! نگم اونجا که گفتی قدت از میانگین کوتاه تره دلم ضعفت رفت و خواستم سفففت بغلت کنم! اخ! عشقی تو ^___^ 



در مورد پ.ن۲:واقعا همه میگن بعد کنکور هم همش این حس با ادم هست که باید درس بخونه داره! کم میذاره! یه کاری هست که انجامش نداده! فاااااااک به کنکور بدیم و بریم
+خواهرم میگفت ترمای اول دانشگاه یه روز کتاب تست فیزیک باز کرده تست زده!! در این حد باورش نمیشده و هنوزم حس وظیفه میکرده :) 


خاک عالم!:*)

عزیییزم*-* هرموقع دیدمت خودمو در آغوشت میرهایانم!!:)) 

حالا باز بعضیا میرسن به اینکه حس میکنن باید درس بخونن، من این حالو داشتم که دقیقا نمیدونستم باید چه کاریو انجام بدم، حس میکردم فراموشش کردم-_-
عزیزم!:))
اتفاقا بعد کنکور که اومدم از حوزه و اینا بیرون چندتا پسره پشت سرم بودن داشتن‌ باهم حرف میزدن، یکیشون برگشت گفت من تا یه هفته حداقل باید صبحا پاشم تست زیست بزنم تا به شرایط عادت کنم!!!

محمد راد
من کلهم خریدم سوپری سر محله  تو این وادیا نیستم که

دایتان های خوب در کنج

به ما هم سر بزن

لباس که دیگه جزو اقلام ضروریه!!


سر میزنم:)

محمد راد
سر بزنی حتما

لباس مادرم خیاط هست

کلا اریشگاهم نمیرم مامانم موهامو کوتاه می کنه

چقد خودکفایین خونوادگی!‌:))

نیمه سیب سقراطی
خانوادگی تا حالا یه سری کرم و لوازم بهداشتی و کوله لپتاب و پاور بانک و یه س ری سی دی و از این دست خرت و پرتا از دیجی کالا خریدیم، راضی بودیم. ولی خب خیلیا هم راضی نبودن. از بس من نذر ونیاز میکنم سالم باشن و شبیه عکسشون باشن :))
خرید اینترنتی لباسم هی میخوام برم تجربه کنم و باز پشیمون میشم :|

خوبه حداقل نذر و نیازت میگیرهٰ از این به بعد مشکلی داشتم مزاحمت میشم یه دو سه تا نذر برام کنی حل شه!:))
پیشنهاد من اینه که هرگز تجربش نکنی!!:))

محمد راد
خخخخخخخخخخخخخخخ

کجاشو دیدی

:)))

Niloo .hmd
ما هم یه بار خرید کردیم همش وسایل آشپزخونه بود فقط دو سه دستش سالم بود:/

این یکی دیگه واقعا عذاب آوره!-ـ-

حامد
ادرس وبلاگ چیه؟
اصلا تلفضش چجوریه؟
اسم چیه؟
انگاری اسم خودته ولی اسم اینجوری تا حالا نشنیدم

مسیریکا
اسم خاصی نیسٰ! یه ترکیب همینطوریه!:)

Fa Ella
عنوان منو پرت کرد تو تاریخ :)) 
اون زمان که این شعر رو توی تولدا می خوندن :))

ما هنوزم تو تولدا میخونیم!:))) شعرش خز شده ولی ما همچنان ادامه میدیم با جدیت! کلا مارو فقط با تیر میشه متوقف کرد‌:))

پرهام :
ای مسی ریکا، آیا زمان آن فرا نرسیده که کانال نویسی را رها کنی و به اصل خود، که همانا وبلاگنویسی ست، بازگردی؟  [با صدا و یه لحن ملکوتی از اینایی که یه هو شخصیت فیلم بعد از مورد ندا قرار گرفتن یک دفعه، دچار تحول روحی میشه و مسیر زندگیش رو تغییر میده] 
[صدای رعدو برق و صدای هیاهوی باد که فضا رو خفن تر میکند]



:|

[شرمگین سر فرود می‌آورد و خسته به روی زانو می‌نشیند] [فلش‌بک یه سری خاطرات خوب تو وبلاگنویسی با بکگراند صدای خنده‌های بچه‌ها و بعد مرور خاطرات احساسی و بکگراند صدای تپش قلب ] [کارکتر درحالی که لبخند به لب دارد چشمهایش را میبندد و قطره اشکی آرام روی گونه‌اش میغلتد]
حله من متحول شدم و دارم برمیگردم به اصل خویشتن!:))

پرهام :
نابود شدم با این روند تحولیزیشن ت! :)))) 
یعنی اگه میدونستم همچین نفوذی داره فضاسازیم روت، اون آخرش میگفتم چند تا بسته کلوچه گردویی هم برای صاحب صدا بفرستی با پست پیشتاز. یا شاید چند تا قوطی پرینگلز. بهرحال فرصت از دست رفت.

تو باید مشاور کنکور میشدی، بچه هارو هل میدادی سمت درس خوندن!:)))
کلوچه گردویی رو شاید میفرستادم ولی پرینگلز انقد گرون شده که خودمم وقتی میرم فروشگاهی جایی فقطاز دور نگاش میکنم و با حسرت دست میکشم رو قوطیش :"(

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کمی‌ از «منـ»ی که دوست داشتم باشم...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان