۱۸۳.
حالم الان طوریه که به ادوارد دست قیچی بگم hold me
اونم بگه i cant
انگشتمو بکشم رو زخمای صورتش و لبخند بزنم و بگم بیخیال رفیق
بعد خودمو جوری بفرستم تو بغلش که دستای تیزش مهره ی کمرمو بشکافه...
حالم الان طوریه که به ادوارد دست قیچی بگم hold me
اونم بگه i cant
انگشتمو بکشم رو زخمای صورتش و لبخند بزنم و بگم بیخیال رفیق
بعد خودمو جوری بفرستم تو بغلش که دستای تیزش مهره ی کمرمو بشکافه...
دوستانِ لات و لاابالی رو دیدین که به شخصی که از نظر سایز خیلی ایکس لارجه و مشتاش بر دهان سایر دولت ها محکم تر از بقیه ستو بهش میگن گنده لات؟!
دانشمندائم همچین کِیسی رو در بساطشون دارن که بهش میگن گنده دانشمند!
در زمان های دور گنده دانشمندشون،ماکس پلانک محسوب میشد!یه روزی این آقا خبر میده به بقیه دانشمندا من جمله انیشتین و شرودینگر و تامسون و بور و اینا ،که "عرضم به حضورتون دیگه در فیزیک به جایی رسیدیم که هیچ جایی از علم بر ما پوشیده نیست!به تقدیر از این همه تلاش شبانه روزیتون برای علم و دانش،بیاین یه ساینس پارتی بگیریم!تم جشنمونم قرمز مشکیه!پارتنراتونم بیارین ببینیم سلیقه نحستونو!"
خلاصه روز جشن میشه و همه شاد خندون و پارتنر به دست میرن خونه پلانک!که از نظر شخص نویسنده زیادم نمیتونه جشن جذابی باشه!شما تصور کنین یه عده دانشمند،گیلاس محتوی مایع خاکبرسری به دست وایسادن کنار هم دارن راجب فیزیک کوانتوم بحث میکنن!پارتنراشونم لبخند به لب و پوکر در درون دارن به بحث گوش میدن و به این فک میکنن که "شوشوی من از همشون دانشمند تره!^_^ "
همه مشغول صحبتن که یهو ماکس پلانک میکروفونو از دست دیجی میگیره و میگه دوستان یه لحظه به من توجه کنین!...امشب جمعتون کردم اینجا که بهتون یه چیزی رو بگم...من یه چیزایی راجب اثرات تابش نور اجسام کشف کردم!انیشتین برمیگرده میگه "کشف کردی که کردی!به عمت بگو خوشحال شه!" -وی اندکی در شرب خمر زیاده روی نموده بود!-
پلانک یه چشم غره بهش میره ومیگه : دِ نه دیگه!طبق تحقیقات من نمودار این تابش نور هیچ رقمه برای اون تابش گرمایی ای که ما درنظر گرفته بودیم تره خورد نمیکنه!یعنی احاطه کامل بر علم بخوره تو سرمون!حالام جمع کنید برید خونه هاتون تحقیق و تفحص کنید ببینید تابش اجسام چه مرگشونه!
-با اندکی جعل در تاریخ!-
همه ی اینا رو گفتم که بگم زندگی منم بدجور شبیه این ماکس پلانک لعنتیه!دقیقن همونجایی که فکر میکنم خب تموم شد دیگه سختیامو کشیدم و الان وقت خوشگذرونیه یه ماکس پلانک در میاد یه چیزی نشونم میده میگه خانوم فلان!اینو چی میگی!؟...
پ.ن: و باید بگم کنکور عضوی جدانشدنی از زندگی من است!میخوام امسال بمونم!انتخاب رشته م نمیکنم چون اون چیزی که میخوام قبول نمیشم!:)
پ.ن 2 :هرگونه پیشنهاد کتاب و فیلم و انیمیشن و موزیک پذیرفته میشود!
پ.ن 3 : یه آهنگم بذارم دلمون شاد شه!!
شیطنت افشین مقدم ،داریوش ، کیوان