Dance with your black dog!

یادمه در زمان های خیلی دور، اونموقع که هنوز وقتی از آهنگ تیتراژ فیلمی خوشمون میومد واکمنو میگرفتیم رو سوراخ سوراخای جلو تلوزیون و کل خونواده رو به مدد کج و لوج کردن قیافمون ساکت نگه میداشتیم تا آهنگه رو ضبط کنیم، افشین یه موزیک ویدیو داشت که توش میخوند «دیگه ازت... دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک... بهونه گیر اخمو، عروسک بی نمک»

بعد اینطوری بود که دختره بعد کات کردنشون توهمی شده بود، تو‌ در و دیوار و دستشویی فک میکرد پسره وایساده داره براش بای بای میکنه.

در کمد دیواریو وا میکرد میدید پسره با فراخیت لم داده اون تو، یجوری که انگار تو رستورانه، منتظره گارسون بیاد سفارششو بگیره.

دو دیقه تلوزیونو روشن میکرد دل و دینش وا شه پسره و رفیقاشو میدید که نشستن تو تراکتور، دوبس دوبس کنون و شونه‌لرزون دارن از قاب تلوزیون میزنن بیرون!

پنجره رو وا میکرد میدید پسره کأنهو شامپانزه آویزون درخت شده،داره تاب میخوره از شاخه!

بار و بندیلشو میبست از خونه بره، صندوق عقب ماشینو که وا میکرد چمدونشو بذاره با هیبت پسره مواجه میشد اون تو...

خلاصه که میخوام بگم سگ سیاه افسردگی همینطوری رخنه کرده به همه جای زندگیمون و منتظر گوشه چشمیه که مارو در آغوشش بچلانه!

سگه‌م از این ول نکناست که هرجایی میبیندت دود سیگارشو فوت میکنه تو چشم و چالت، کجکی لبخند میزنه و با صدای بَم الکس جولیگ‌گونه‌ش میگه: جوون، دو دیقه بیا پیشم ببینم بیبِه! 

فقط دارم میگم حالا درسته که تو مملکتی داریم می‌زی‌ایم که از در و دیوارش همه چی میباره جز روز خوش و شادی و هپی اندینگ و اینا. ولی خب این سگای سیاه افسردگی که تو اطرافمون داریم مشاهده میکنیم صرفا توهمیه که خودمون ساختیم!

باور نداری بیا انگشت بزن بهش... ببین... هوائه... میره توش دستت [ انگشتش به حجم پشم گرمی برخورد میکند.]

به هرحال تنها راه حلی که برای مبارزه با این توهمات به ذهنم میرسه اینه که صرفا «همه دنیارو بیخیال، غصه ی فردا رو بیخیال» و بله همونطور که الان جمعیتِ حاضر در حال همخونین، «بیا وسط قرش بده ، ما آس و پاسیم بیخیال»

دوست عزیزی که اون ته نشستی... آقایی که یه پر و پاچه ی پشمالوی سیاه دور شونه شه... بله عزیزم شما... همراهی نمیکنیا داداش... دست دوستتو بگیر بیا وسط، رها کن این دو روزِ دنیا رو...

+

(همون آهنگه که افشین توش میگه بیخیال!)

 

پ.ن ۱: میدونم موزیک‌ ویدیو های افشینو جز خودش فقط اون داداش موبلنده‌ش که تو همه کلیپا با قر ریز میومد تو کادر میبینه... ولی خب مثال تمیز تری به ذهنم نرسید که حق مطلبو ادا کنه!

پ.ن ۲: بارالها! تو زندگی بعدی مارو از مقربین درگاه افشین و آرش و اندی یا دیگه نهایتا سامی بیگی قرار بده... از داریوش و ابی و خدابیامرز هایده فقط داره به ما غم سیاه میرسه!..دیگه از این غم نامردمی ها خلاصه!..

MasiRika ۲۸ نظر

!!Yes, Definitely, Absolutely


وقتی فیلم یا سریالی رو‌ خیلی دوس دارم به دو قسمت تقسیم‌ میشم! بخشی که دوست داره اونو به همه معرفی کنه و همه ببیننش تا حس کنم دِینمو به فیلمم ادا کردم، و یه بخش خودخواه و انحصارطلبی که دلش میخواد هیچکسی این فیلمو ندیده باشه و در آینده هم نبینه تا خودم تنهایی دوسش داشته باشم!

ولی خب gravity falls به حدی دوستداشتنیه که حتی بخش دوممم الان داره فکر میکنه چه حس خوبیه که همه ببیننش و بعدش بشینیم دور هم راجب قشنگیای مِیبل حرف بزنیم!

جریان از این قراره که دیپر و میبل، خواهر و برادر دوقلوئین که برای تعطیلات تابستون میرن پیش عموشون اِستن، تو یه روستایی به اسم گرویتی فالز که رو هیچ نقشه ای نیست و همیشه کلی اتفاق عجیب غریب و ماوراء الطبیعه توش میفته...در کل دو تا فصل ۲۰اپیزودیه که هر قسمت حدودا ۲۲دقیقه‌ست.

هر تعریفی که از خلاقیت دارین تو این سریال وجود داره و به شدت حس تخیل و تینیجریتونو فعال میکنه. از طرفی هم شخصیت‌پردازی محشری داره که باعث میشه با همه ی آدمای ریز و درشتش حس همزاد پنداری داشته باشین. 

حس آدم‌بزرگ بودن ترسناکه، و گرویتی‌فالز دقیقا همون چیزیه که نیاز دارین به شما تفکر بچه بودنو برگردونه!

البته این به این معنی نیست که نشه جدیش گرفت، یا سریال کلیشه ای و بچگونه ایه. بالعکس، پر از جزئیات کشف‌کردنی و آدم‌بزرگونه‌س.

به حدی خلاقیتو درنوردیده که از تیتراژ پایانی‌شم نمیشه گذشت، چون هر اپیزود تیتراژ خاص خودشو داره!

ببینینش خلاصه... اگه دلتون برای رویاپردازی و فانتزی داشتن تنگ شده!


 + gravity falls (2012-2016)

    creator : Alex hirsch 

    IMDb : 8.9

پ.ن : چرا نمیشه میبل رو دوست نداشت به روایت تصویر! + + +

پ.ن۲: خوراکِ اینه که به رائفی‌پور نشونش بدی! از بس که از در و دیوارش تک چشم هرم و مثلت و نشونه های ایلومیناتی میباره!


+[حذف شد این قسمت!]

 امروز اینجا دو ساله میشه...طبق رسم سال پیش، حرفی سخنی بدوبیرایی ابراز تنفری چیزی اگه داشتین خوشحالم میکنین با گفتنش! :)

+ هر سال اگه هویت یدونه از دنبال کننده خاموشائم رو شه من راضیم، خلاصه یکی پیش قدم شه....

+ناشناسم بازه!

MasiRika ۴۵ نظر
کمی‌ از «منـ»ی که دوست داشتم باشم...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان