ای یار غلط کردی...که با یار دگر رفتی!!

دارم تصور میکنم مولانا خسته و غمگین سرشو گذاشته رو فرمون ماشین که گوشیش زنگ میخوره...گوشیشو ورمیداره و میبینه رو صفحه ش افتاده "نگارینم" ...سرشو با حسرت تکون میده سبزو میزنه تا تماس برقرار شه...ازونور خط دختره شروع میکنه به حرف زدن : هانی ببخشیـــــــــد...که مولانا میگه :

صدبار ببخشودم بر تو به تو بنمودم...ای خویش پسندیده هین بار دگر رفتی!...

دختره م که میفهمه ایندفعه دیگه قضیه جدیه و این تو بمیری ازون تو بمیریا نیست با گریه میگه : بخدا مث داداشمه!..مولانا از این همه وقاحت به ستوه میاد و شروع میکنه به داد و بیداد :

صدبار فسون کردم خار از تو برون کردم.... -مولی بذار توضیح بِـ.... - گلزار ندانستی در خار دگر رفتی!!

یهویی گریه ی دختره اوج میگیره و مولانا دلش براش میسوزه...صداشو میاره پایین و با بغض میگه :

گفتم که تویی ماهی...با مار چه همراهی؟

بعدش دستشو میبره تو موهاش و چندتار موی پریشون رو پیشونیشو میده عقب و میگه :

ای حال غلط کرده...با مار دگر رفتی!...

دختره م که میبینه مولانا آروم شده سوء استفاده میکنه و میگه :بذار منم حرف بزنم خب.......هر هفته 3،4 روز غیبت میزنه بعد کاشف به عمل میاد تو یه دخمه ای نشستی داری واسه معشوقه عرفانیت شعر میگی...شبا که زنگ میزنم خونتون شاگردات گوشیو ورمیدارن میگن مولانا رفته سماع...ویس میدم پیام میفرستم  پیام میدی پیش شمسم بعدن بهت زنگ میزنم..این یارو شمس تبریزی چی میخواد از جون تو؟ چرا دست از سر زندگی ما ورنمیداره؟ ..اصن شنیدی تو کوچه و خیابون چی پشت سر رابطه ی شما بلغور میکنن؟!...منم دیگه بریدم بخدا...امروزم یهویی هوس پپرونی کردم...اومدم خونتون دیدم نیستی با این دوستم که به این سوی چراغ فقط جاست فرندیم رفتیم بیرون...مولانا چشمای خیسشو پاک میکنه و یه "هه!!" میزنه و میگه :

آن یار در آن غار است...تو غار دگر رفتی!!

-اینا یعنی تصمیمتو گرفتی دیگه؟؟منم که حرفام چغندره...بهمش نزن رومی...ما همیشه مث نخودفرنگی و هویج بودیم!* ...همین لحظه چنتا قطره بارون میچکه رو شیشه ماشین .مولاناپیاده میشه و به سپر ماشین تکیه میده و زیر لب زمزمه میکنه :

چون کم نشود سنگت...چون بد نشود رنگت...بازار مرا دیده...-یه آه غلیظ میکشه! -..بازار دگر رفتی!

دختره م دماغشو میکشه بالا و میگه : باشه عزیزم دیگه مزاحمت نمیشم...خدافظ واس همیشه!..مولوی گوشیو قطع میکنه و میذاره تو جیب پالتوش..بعد دستاشو میبره تو جیب شلوار جین مشکیشو چشماشو میبنده و میذاره قطره های بارون صورتشو لمس کنن... چند دقیقه ای که میگذره و آروم میشه میره میشینه تو ماشین و یه سی دی داریوش از داشبرد در میاره و میذاره تو ضبط و به سمت خونه شمس به راه میفته!!...

 

*گذری بر "فارست گامپ" دوست داشتنی!

+همین شعر با صدای علیرضا جانِ عصار



 
MasiRika
pary darya
(((-: فوق العاده بود

مرسیییی!:)

خانومِ حدیث :)
عالی بود  D:
+انقد زود بگذره  دوران کنکور که خودتم نفهمی کی گذشت  :))

یکم دیرتر بگذره که من بهش برسم خیلی بهتر میشه!:دی

مهندس میم
درود ...
بسیار عالی بود ..و.
از صدای علیرضا خان عصار هم بسی لذت بردم ...

:)

خیلی ممنون!:)
صداش عالیه!:)

BAHAR* Alone
راستشو بگو چند دور مولوی زدی؟:¶
بابا فیلسوف:))
+عمری فکر میکردم شمس اسم زنه:دی

بهار وبت چرا نیس؟! Oo
شمس اسم مرده خب!:))

negin
دختره راس میگی قضیه شمس ب گوش منم رسیده
مولانا بدخودشو ضایع کرده😂😂
میگذره عزیزدلم چیزی نمونده تا تموم شدنه این دوران عجیب😊

قضیه شمس به گوش همه رسیده اصن!!^_^
ممنون عشقول!*_*

داداشی^_^
آخی چه قشنگ بود بیت های شعر مولانا و چه جالب تو قالب طنز آوردیش.خیلی دوسش داشتم نفس جانم:)
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود آبجی مهربونم:)

یکم از قلم تو باید به من میرسید که نرسید متاسفانه!!از استعدادتم همینطور!!کلن ما چرا به هم نرفتیم؟!:))
فدات بشه آجی!*_*

+چرا آی پیت مال روسیه س؟!^_^

دلارام gh
اخه دختره این مولانا حقش بود...هههههه
متن جالبی بود بازم اینجوری بنویس

مولانای بیچاره چیکار کنه خب!!:)))
چشم!*_*

فرید صیدانلو
وای عالی بود
ذوق بی نظیر طنزت ستودنیه
خیلی خوب بود
آفرین

ممنون دوستِ فرفری!:)
لطف داشتی تو همیشه به من!:)

لیمو ترش🍋
خیلی قشنگ بود:)
خیلی زیاااااااد:)

ممنون لیمو جانم!!:)

داداشی^_^
منم همیشه میگم ای کاش قلم تو به من میرسید:))
تو استعدادتم از من بیشتره.منم همیشه دلم میخواست بتونم تو کارای هنری مثل تو باشم خب:)
مگه نگفتم بهت؟دیگه آمریکا کنسل شد رفتم روسیه:))

خیلی اغراق بود دیگه این یکی!!:))
خب...بخوام صادق باشم آی کیوی توئم همیشه از من بیشتر بوده!!یه نگاه به وضعیت فعلی بندازی کاملن متوجه میشی!^_^
بی خبر؟!میگفتی یه سر بیایم فرودگاه واست دستمال سفید تو هوا تکون بدم!!^_^
+ممنون بابت سورپرایزت عزیزدل جان!انتظار داشتم هرجایی واسم نوشته هاتو بفرستی غیر وبلاگ!!:)

ر. کازیمو
با مولانا شوخی نکن جوان تا از خشم کازیمو در امان باشی

ما خودمون ارادت ویژه داریم به ایشون!!:)

کلیپ سرا
فوق العاده
دنبال شدید لطفا منم دنبال کنید

:)

آقای میم
بیخود کردی اصلاااااا والا

شما از مولانا بیشتر توپت پره مث اینکه!^_^

حامد عبدالهی
عجب ... خخخخ
روح مولانا بر فراز سیاره مشتری به پرواز درومد

:)))))))))))
روح مولانا جان سایه ش بیفته رو سر ما...من غلط بکنم بفرستمش مشتری!!!:))

masi Rika
بهار چجوری جوابتو بدم خب؟!

:(

فَر یا
مولوی چقدر جذاب میشده حالا که اینطور تصورش کردم:دی اصن از دختره خوشم نیومد تازشم :دی

خیلییییی!!من تو همچین شرایطی میدیدمش خودم قدم پیش میذاشتم یعنی!!:))
منم!!^_^

مهر2خت 69
:((((((( خیلی باحال بود

مرسیییی!:)

رستاک :)
وااااااای!
چقد خووب بود!
روحیم شاد شد:)))))
+من باز هم حسودیم میشه بت:|

ممنون عزیزدل!:))
+ای جانم!!:))

mehrban hajpiry
عالیییییییییییی من خیلی لذت یردم :)))

ممنونم!:)

زمر 53
چقد باحال بود :-D
شارژ شدم اصن:-))
مرسی

ممنون از شما!:))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کمی‌ از «منـ»ی که دوست داشتم باشم...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان