اینجا همه چی درهمه!
یکی از مشکلاتی که من همیشه باهاش دست و پنجه نرم میکنم پول ورداشتن از عابربانکه!
یعنی در اکثریت مواقع اینطوریه که کنار عابر سایه ی پرنده م نمیفته،ولی به محض اینکه فکری از سرت مبنی بر برداشت اندکی وجه نقد عبور میکنه و ۳۰درجه سر خرو کج میکنی سمتش یهو ۱۰،۲۰نفر آدم همزمان دخیل میبندن بهش،که هرکدومشونم ۴تا کارت نذر دارن که نیت کردن رمز هر چهارتاشونم یادشون بره!
خلاصه که خیلی مودب میمونی تو صف طویل،یه لنگه پا،بعد که نوبتت میشه تازه مصائب اصلی شروع میشه!
چندروز پیش میخواستم رمزمو عوض کنم،نوبتم که شد رفتم پشت عابربانک و کارتمو هل دادم تو کارتخونش...بالا اومدن صفحه ی انتخاب زبان به ثانیه م نکشیده بود که پسری که پشتم بود گفت بزن فارسی!!چیکار داری آخه شاید من بخوام انگلیسی پول وردارم!خارجکی پول ورداشتنم به من نیومده؟!-_-
هیچی نگفتم و مث یه دختر خوب فارسی رو زدم...داشتم دنبال گزینه ی تغییر رمز و اینا میگشتم،چشممو چرخوندم سمت چپم،دیدم از بالای شونه چپم بارقه هایی از نوک دماغ یکی داره به آرومی پدیدار میشه...دماغش همینطوری اومد جلو و صاب دماغ و متعلقاتشم کم کم داشتن بهش ملحق میشدن که دیدم یکم دیگه صبر کنم میاد میشینه رو شونه م!برگشتم سمتش یکم متین وار نگاش کردم ،سرشو برد عقب و خودشو زد به اون راه که مثلن دارم به افق های دور چشم میدوزم
یعنی میخوام بگم تو این ممکلت پارک سوئیس مکان خصوصی محسوب میشه ،یا اتاقای سفارت فرانسه،ولی وقتی داری حساب شخصیتو چک میکنی چیزی به اسم حریم خصوصی نداریم!همه از یه رگ و ریشه ایم،یه سفره ای پهنه بالاخره،دور همیم!
یه نفس عمیق کشیدم دیدم با این وضع عمیق سکیوریتی که حاکمه تغییر رمز باید آخرین چیزی باشه که بهش فک کنم،این بود که زدم رسید مانده حسابو بگیرم و داشتم رسیدمو ور میداشتم که دوباره برگشت گفت: عه چرا پول ورنداشتی؟!
داشتم تو مغزم تحلیل میکردم چطوری ازش عذرخواهی کنم بابت پول ورنداشتن که پوزش من رو بپذیره که دیگه دستگاه کارتمو تف کرد بیرون و منم رامو کشیدم رفتم
خلاصه اینکه اگه میرین پشت عابربانک حتمن پول وردارین،مردم که مسخره ی شما نیستن دوست عزیز!
پ.ن:حالا نه اینکه کرور کرور تو حساب من پولای میلیاردی میره و میاد،اینه که یه مقدار نگران شدم :|
پ.ن۲ : شرلوک هولمز نوه نتیجه نداشت برم باهاشون معاشرت کنم؟!یه چند وقته حس آشنایی با چندتا آدم کارآگاه مسلک به وجودم رخنه کرده،ازینا که نگات میکنن خورده ریزه های شخصیتیت براشون بولد میشه!
+عجالتن از نظر ظاهریم به جد بزرگوارشون رفته باشن! بندیکت کامبربچ باشه که چه بهتر!^^