عروس گوله [پست صوتی]


نمایش آیینی «عروس گوله»،از سالای خیلی دور تو شرق گیلان اجرا میشده.

غولی که نماد سیاهی و سختی سرما و زمستونه،عروس گوله یا نازخانم که نماد عید و طراوت و کشت برنجه،و‌ پیربابو که نشون دهنده عزم و اراده برای از سرگذروندن ظلمت زمستون و رسیدن به نوروزه،از اعضای اصلی نمایشن.

داستان از این قراره که غول (که عموما جوون قوی هیکلیه که صورتشو با ذغال سیاه کردن و لباسی از کاه و کولوش[kolosh] بهش پوشوندن) معشوقه ی پیربابو،عروس گوله،رو به اسارت میگیره،و نبردی بین پیربابو و غول برای نجات نازخانم شکل میگیره.

«عروس گوله» هرسال نزدیک عید تو شهرا و روستاها و حتی خونه به خونه اجرا میشده‌ و مردم دسته جمعی شعرای عیدانه میخوندن و رقص و پایکوبی میکردن و به نمایش دهنده ها تخم مرغ و آرد و سکه عیدی میدادن.

روایات مختلفی از داستان اصلیش وجود داره،داستانی که من براتون به گویش گیلکی میخونم،با اندکی تغییر و اضافات،از کتاب «پژوهش های فرهنگ عامه شرق گیلان» از مرحوم محمدولی مظفری‌ه.

بشنوید :)


آهنگ عروس گوله از استاد پوررضا:



پ.ن:عروس گوله هنوزم نزدیک عید تو شهرای زیادی اجرا میشه ولی خب متاسفانه تو سالای اخیر با تلاش دوستان متعصب،محدودیتای زیادی تو اجرا و ترانه ها براش پیش اومده.

پ.ن 2: اگه عید گذرتون به گیلان خورد،موزه میراث روستایی سراوان هرسال شهرای مختلفو برای اجرای عروس گوله و نمایشای آیینی دیگه مثل رابچرّه و نوسال دعوت میکنه.

پ.ن 3 : اگه ایرادای تو متن و صدا و لهجه هست بر من ببخشایید!:)

+برای روز زبان مادری،با کمی تاخیر!

ممنون از آقاگل و این چالششون،اینم پست سال پیش که زحمتش به گردن مسترمرادی بود:)


MasiRika
استاد بزرگ
جالب بود
:)

:)

MasiRika
+ عکس از وبلاگ : gilanearth.blogspot.com
+کتاب پژوهش های فرهنگ عامه شرق گیلان-محمدولی مظفری - انتشارات فرهنگ ایلیا
هلما ...
خیلی هم باحال و جالب :)
راستی صدات خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی دلنشینه ^__^
تهشم با آهنگ خوندی خیلی خوووووبه :)
گیلکی خوش آهنگه :)

ای جانم توام خیلی خیلی خیلی خیلی ... خیلی لطف داری!:*

ممنون که شنیدیش هلما جان!:*)

negin
چقدر خوشحال شدم این داستانو بازبون شیرینمون گفتی برامون عالی بود عزیزدلم یعنی بهترازاین نمیشدجدا*_*
عروس گولی همینه*_*

کلمه هاشو مامانبزرگ کمک کرد!:))

[اون پسربچه نارنجیه که پیچ میخوره!!:))]

Pary darya
(((:❤واسه صدات و لهجت((:
((=کاش به همچین صدایی باهمچین لهجه ای هرشب برامون ازین داستانا میگفت

❤واسه خودت!:)

پری خودم برات قصه میگم هرشب!*-*

رامونا 🙆
بوس به حنجره ت 

عزیزدل!*-*

___ سلوچ
چه داستان بامزه ای و چه دلنشین بود و به دل هم نشست
ممنون :)

مرسی از شما که گوش دادی!:)

داداشی^_^
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
قشنگ معلومه داخل حموم ضبط کردیا:)))
***** **** ** *** ****** *** ** *** **** ******* ******** **** *** *********** *** ********** ** ***** **** **** **** ** ***** ** *** ***** *** **** **** **** *** ** **** ****

نه نه این بار تو راهرو وایساده بودم اکوش زیاد از حد نشه مث اوندفعه!😁حالا نمیشه اسرار رکوردینگ منو اینجا لو ندی؟!😒

بلامیسر جان❤❤❤❤

آقاگل ‌‌
با تشکرات ویژه :))
فقط لینکش رو زحمت تون، پای همون پست چالش بذارید که گمش نکنم.

چشم چشم الان میذارم،حواسم پرته چقد من!:)

الکس وات
اگه صدای خودت بود چقدر خوب خوندی آخرشو و در عین حال چقدر غم در چهره ام نمایان شد دیدم 10 ثانیه از فایل مونده فقط :| :)) میشه یه ترک جدا فقط یه شعر بخونی محلی ؟؟؟ :خواهش تمنا :)) 

بیشتر ترسم از این بود که تهشو بد خونده باشم،مرسی !:))

اولین بلاگر گیلک‌ی بودی که بهش گوش دادی یکم خیالم راحت شد با حرفات،ممنون!:))
راستش خیلی بهش فک میکنم که شعرای قدیمی رو بازخونی کنم،منتها خیلی مبتدیم تو خوندن،چندتا دوره بگذرونم حتما اینکارو میکنم!:)

آراگُل .
این صدا رو باید بغل کرد ((=

آراگل دوستداشتنیم همینطور!*-*

ــ یاس ــ
با اینکه چیزی ازش نمیفهمم ولی لذت بردم، به معنای واقعی... چقدر شیرینه! و صدات هم که... ♥

چه خوب که لذت بردی!*-*عزیزکم...مرسی یاسی مهربونم!*-*

آقاگل ‌‌
یه کلیپ دیگه هم گذاشته بودی از همای. یه شعر می‌خوند "وای می‌کمر وای می‌کمر وای." اینو یه مدت من حداقل روزی یه بار می‌دیدمش :))
حالا این آهنگی هم که گذاشتی رو گذاشتم هی می‌شنومش. خیلی خوب بود.
خیلی جالبه قدیمیا اعتقاد داشتن می‌تونن با نمایش‌های اساطیری طبیعت رو به کنترل خودشون در بیارن. :)
صدای خودنم که عالی بود. دستت درد نکنه برای شرکت. 

آخی اون آهنگش خیلی دوستداشتنیه!:)

پوررضا آهنگای نازنینی داره،خیلی حیفه که دیگه نیست
دقیقا،برای هر چیزی یه روایت ساختن...انقدر تکرارش کردن که شد جزو باوراشون،نسل ما چی داره واسه آینده؟
لطف دارین مرسی!:)
بازم باید یه تشکر گنده بکنم از شما بابت این قراری که بینمون جا انداختین،خیلی ارزشمنده کارتون که باعث شدین هرسال پست گذاشتن راجب این جریان برامون مث یه رسم باشه!:)
خلاصه آیندگان به نیکی از شما یاد خواهندکرد آقاگل!^^

خاتون ..
خیلى خوشحال تر میشدم اگر مجبور بودى همه پست هات رو صوتى بذارى :))

عزیزم...چه سردردی راه مینداختم!:))

ممنون که شنیدیش خاتون جان!:*)

آسـوکـآ آآ
خیلی چسبید عزیزم :))
مخصوصا گیلکی خوندنت :D
باید برام کلاس بذاری فک کنم :(

ای جان چقد خوب!**-**

منم حقیقتا بعضی وقتا گیلکی حرف زدنم مایه آبروریزیه!:))

مرادی هستم
عالی عالی :)) 

عه ازینطرفا!:)

مرسی مرسی!:)

پرهام :
یعنی این پست انقدر قشنگ بود که میخوام سرمو بکوبم به دیوار! دم آقاگل گرم هرجا میری پر از لهجه ها و صداهای شیرینه، آدم کیف میکنه.
جا داره یه «خسته نباشی دلاور، خداقوت پهلوان» هم بگیم به پیربابو که علیرغم کهولت سن به زیبایی زیر کتفان حریف میزنه و فتیله پیچ رو به اجرا میذاره:))) حالا واقعا پیره؟ یا ربطی نداره به اسمش؟ یه جورایی دلم برای غوله هم سوخت ها، ظاهرا اونم عاشق عروس گوله بوده:/

امان از اون پ.ن اول...

+میگم تا الان همش به شوخی مطرح میکردم قضیه ی دوئت با رامین رو ولی خب الان واجب شد یه تماس باهاش بگیرم باهاش برای audition تئاتر فانتوم و اینا، به هرحال بعضی مواقع باید پارتی بازی کرد (-B

میدونستم کار به خودزنی میکشه یه وارنینگی چیزی میذاشتم بالاش!:))


:)))))) نه واقعا پیره!حالا بعضیام میگفتن پدر شوهر عروس گوله بوده.
شایدم‌ سلیقه ی عروس گوله مرد جا افتاده ی سن بالا باشه!کسی چه میدونه!:))
این شخصیت منفی داستانا خیلی معصوم و مظلومن!آدم دلش کباب میشه!

+مرسی تو همیشه لطف داشتی!حتی شوخی راجب دوئت با رامین م خودش خیلی لطف میخواد واقعا!:))
آره یه صحبتی بکن باهاش!شاید برا نقش اون خانومه کارلوتا که وقتی میخوند همه پنبه میذاشتن گوششون مناسب باشم!:)))

__ پریچک __
ای به قربون این صدای مخملی :***

عزیزممم...پریچک مهربونم! :* 

محمد روشنیان
اطلاعات جالبی بود

ممنون!:)

مونا
مث برره بود خخخ میش منو لینک کنی 

:))

من تو منوم پیوند نذاشتم عزیزم:)

صخره .
می جانه شی می دل شی 
سیا کشمشه 

گلا باز ببون 
عروس بگی بیاردیم 
الای من قربون اون لحن خودنت بشم خب مسییییی
اووووف با اون صداااات*____*

جانم جانم!*-*
تی جانه ر بمیرم گوله کیجا!*-*

پیمان محسنی کیاسری
کیجا مازندرانی هست، کُر گیلانیه.
شما مال کجای گیلان هستین که به کر می‌گین کیجا؟ لهجتونم یه کم فرق داره با ما فکر کنم.

بخاطر صخره که مازندرانی بلد بود گفتم کیجا،تلفیقی بود!:)

لهجه م مال شرق گیلانه،چون (متاسفانه) عادت به گیلکی صحبت کردن ندارم،حس میکنم یه رگه هایی از لهجه رشتی‌م قاطیشه!:))

گلاویژ ...
چقدر قشنگ تعریف کرده بودی با این که سخت متوجه می شدم ولی خیلی دلنشین بود صدات، مخصوصا اون تیکه ی آخرش :) 

قشنگ شنیدیش گلاویژ جانم مرسی!:*

نمیدونم‌چرا یادم‌رفته بود ترجمشو بذارم!😶

بهارنارنج :)
چه بامزه میخونی:)
عالیه

مرسی عزیزم!:)

+چه اسم قشنگی..انگار یهو بوبوی نارنج پیچید تو وبم!:)

یه دوست
سلام و شب شما بخیر .
خیلی ممنون بابت حس خوبی که این پست و خوندن شما داشت :)

+ فقط یه سوال ، چرا فایل صوتی استاد پوررضا برای من صدا نداره ؟ 

سلام

خوشحالم که حس خوبی داشت :)

الان پلی کردم دیدم برا منم صدا نداره...آخه کسی مشکلی نداشت تا الان،نمیدونم چش شد یهو!:)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کمی‌ از «منـ»ی که دوست داشتم باشم...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان